بدهکارم به خودم،
کمی دیوانه وار دویدن زیر باران،
و کلبه چوبی دنجی میان کوهستان.
بدهکارم،به جاده حضورم را با دو جرعه موسیقی و کسی که سفر به سفر ، جنگل به جنگل، کوهستان به کوهستان و دریا به دریا،با من پیر می شود،
"عاشقانه" با من پیر می شود.
من بدهکارم!
و بدهکارها، قرار ندارند.
نرگس صرافیان طوفان
کوهستان ,بدهکارم منبع
درباره این سایت